به گزارش سلامت نیوز به نقل از همشهری، هر طور حساب کنید، شهادت ناجوانمردانه 2محیطبان در مناطق حفاظتشده کشور آن هم در یکماه باورپذیر نیست؛ امسال سال ناگواری برای محیطبانان شروع شده است. چهلمین روز شهادت یاسر (کاظم) مصدق در پارک ملی گلستان مصادف شد با شهادت هدایتالله دیدهبان، سرمحیطبان منطقه حفاظتشده خائیز در خوزستان. غمانگیزتر اینکه مراسم خاکسپاری هدایتالله دیدهبان همزمان با شروع هفته محیطزیست برگزار شد.
محیطبانان مشکلات زیادی در شغل پرمخاطره خود دارند، از مشکلات معیشتی و حقوق 15میلیون تومانی گرفته تا مواجهه با شکارچی بیرحم تا بندندان مسلح.نفرات و تجهیزات محیطبانان آنقدر کم است که هر شکارچی غیرمجازی را برای هر تخلف و جنایتی بیشرمتر کرده است. قانونی هم که سال1399 قرار بود اصلاحش به محیطبان اعتمادبهنفس مقابله با شکارچی متخلف را بدهد، بهدلیل ابهاماتش همچنان ناکارآمد باقی مانده است.
نیروهای محیطبان جایگزینشدنی نیستند
معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیطزیست در ابتدای نشست با تسلیت به جامعه محیطبانی کشور گفت: بیش از 150محیطبان در درگیری با شکارچیان یا حین تعقیب شکارچیان غیرمجاز بر اثر سوانح رانندگی، پرتشدن از ارتفاع و حوادثی مانند آن جانشان را از دست دادهاند و از این میان، شهادت 50محیطبان احراز شده است. ازدستدادن نیروهای شاخصی همچون شهید هدایتالله دیدهبان که یکی از بهترین، شجاعترین و باتدبیرترین محیطبانان ما بود، بسیار تأسفآور است.
او نهتنها بهدلیل عملکرد مثبت بلکه بهدلیل ارتباطات اجتماعی گسترده چهرهای ملی در حوزه محیطزیست بود. افراد در قامت شهید دیدهبان عملا غیرقابل جایگزین هستند. حمید ظهرابی که کار خود را از محیطبانی در دوران سربازیاش شروع کرده و با تمام جزئیات و مشکلات این حوزه آشناست، درباره اینکه چرا نمیتوانیم کسی مثل شهید دیدهبان را جایگزین کنیم، اظهار کرد: یکی از مشکلات جدی که حفاظت از طبیعت و تنوع زیستی را دشوار کرده، کمبود نیروی انسانی کیفی است.
در گذشته، افراد علاقهمند و مأنوس با طبیعت که از توان جسمانی مناسب برخوردار بودند، پس از گزینش بهعنوان محیطبان گلچین میشدند؛ اما امروزه داوطلبان دارای مدرک دکتری و کارشناسیارشد که تازه فارغالتحصیل شدهاند، خود را دیپلمه معرفی میکنند و در رقابت علمی با دارندگان مدرک دیپلم و کاردانی قرار میگیرند. این افراد پس از ورودبهکار درمییابند که برای این حرفه ساخته نشدهاند و درنتیجه قادر به ارائه خروجی مطلوب نیستند؛ در پی آن، تقاضای جابهجایی، انتقال یا خروج از سیستم افزایش مییابد و درنتیجه فقط تعداد محدودی از آنها واقعا در سازمان حفاظت محیطزیست ماندگار میشوند. امروز نیروهایی که جذب میشوند، مستقیما از پشت میز دانشگاه آمدهاند و بهطور طبیعی کارایی و توانمندی لازم برای ایفای وظایف سخت و میدانی محیطبانی را ندارند. این مسئله موجب کاهش اثربخشی حفاظت از محیطزیست شده و چالشهایی را در پی داشته است.
اسلحه یا گفتوگو؟
در تیر۱۳۹۹، قانون حمایت قضایی و بیمهای از محیطبانان و جنگلبانان برای رفع مشکلات حقوقی آنان تصویب شد. در این قانون قرار بود حمایت قضایی مشابه نیروی انتظامی، پوشش بیمهای و تشخیص فنی شرایط دفاع مشروع برای محیطبانان پیشبینی شود؛ ولی در عمل هیچکدام از این موارد برای محیطبانان اجرایی نشده است؛ بهطوریکه بسیاری از محیطبانان عملا از استفاده از سلاح خودداری میکنند، حتی اگر به قیمت جانشان تمام شود.در مورد استفاده از سلاح 2دیدگاه وجود دارد. گروهی معتقدند دراختیارداشتن سلاح توسط محیطبانان احتمال درگیری را افزایش میدهد و در مقابل عدهای باور دارند وقتی محیطبان را به عرصهای وسیع میفرستیم تا با شکارچی غیرمجاز و مسلح مواجه شود، انتظار گفتوگو برای مقابله با جرم نتیجهبخش نیست.
حمید ظهرابی، معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیطزیست با تأیید ابهامات درباره استفاده از سلاح گفت: محیطبانان برخلاف پلیس در مناطق بکر و دور از دید عموم فعالیت میکنند و اغلب بهتنهایی با شکارچیان مسلح روبهرو میشوند. در این شرایط، انتظار رعایت دقیق تشریفات استفاده از سلاح، مشابه آنچه در فضای شهری برای پلیس تعریف شده، غیرواقعبینانه و خطرناک است. محیطبانان حتی از برخی حقوق و اختیارات قانونی نیروهای مسلح نیز برخوردار نیستند و همین موضوع آنان را در معرض تهدیدات جدی قرار داده است. ازاینرو اجرای یکسان قوانین استفاده از سلاح برای پلیس شهری و محیطبانان اشتباه است. به همین دلیل، تدوین لایحهای مستقل برای محیطبانان و دیگر ضابطان خاص در دستورکار قرار گرفته تا قانون بهکارگیری سلاح متناسب با شرایط خاص کاری این نیروها اصلاح شود و امنیت جانی و حقوقی آنان بهتر تأمین شود.
همه راهها به سلاح ختم نمیشود
بهمن ایزدی، فعال محیطزیست در ادامه این نشست بهصورت تلفنی گفت: حدود ۱۵۲شهید و تعداد زیادی جانباز در یگان محیطبانی داریم که نزدیک به دوسوم آنها نه در درگیری با شکارچی، بلکه در اثر سقوط، یخبندان، سختی مسیر و شرایط جوی جان خود را از دست دادهاند. این آمار نشان میدهد که کار محیطبانی اصلا ساده نیست. مشکل ما در حفاظت تنها ضعف قانون حمل سلاح نیست؛ باید روش حفاظت عوض شود تا مردم در فرایند پاسداری از سرمایههای طبیعی، بهویژه مناطق چهارگانه، شریک و مسئول شوند. اگر الگوی حفاظت مشارکتی را اجرا نکنیم، حتی سختترین قوانین هم نتیجهای ندارد و دوباره «همین آش و همین کاسه» خواهد بود.
ایزدی افزود: اسکندر فیروز 50سال پیش با تکیه بر همین مشارکت مردم محلی، سازمان را ساخت. امروز وضعیت زیستگاهها بدتر از زمان اسکندر فیروز شده است: بیآبی فراگیر، رودخانههای خشک، تالابهای روبهمرگ، بالارفتن تراز یخچالهای طبیعی و زیستگاههایی که در آتش میسوزند یا زیر فشار تعارض فرومیریزند. همین 2روز پیش منطقه حفاظتشده خائیز، درست همانجا که هدایتالله دیدهبان 22سال برایش خون دل خورد، در آتش سوخت و بچهها مستقیم از دل شعلهها به مراسم خاکسپاریاش آمدند.
هیچ برنامه عملی برای حفاظت از مناطق چهارگانه بدون مردم تحقق پیدا نمیکند. او به اتفاق تلخی که برای هدایتالله دیدهبان روی داده، اشاره کرد و گفت: چرا باید سرمایه اجتماعی نادری مثل دیدهبان تنها و بدون تجهیزات به زیستگاهی برود که شکارچیان برایش دام پهن کرده بودند؟ باید چند نفر با او میرفتند، شاید مؤثر میشد. او نیرو و تجهیزات نداشته است.
من سر تعظیم در برابر صداقتی که در وجود این مردم شریف بود فرود میآورم. او آنقدر صادق و عاشق بوده که فکر نمیکرده است که متخلفی که به او زنگ زده و گفته شکارچی در منطقه دیده، دروغ میگوید، و درنتیجه دستتنها راهی منطقه شده است. او رفت و خائیز، شد قتلگاهش.
شهادت محیطبان هدایتالله دیدهبان
محیطبان، هدایتالله دیدهبان که در منطقه حفاظتشده خائیز خدمت میکرد، 13خرداد بر اثر اصابت مستقیم گلوله توسط شکارچیان حیاتوحش به شهادت رسید. این محیطبان در مسیر حرکت به این منطقه، در جاده آسفالته بهبهان به سد مارون در محل تنگ بستانک، داخل خودروی سازمانی بر اثر اصابت مستقیم گلوله اسلحه به ناحیه سمت چپ سر به شهادت رسید.
نظر شما